اقرار مشرکان به توحید (قرآن)آیاتی از قرآن در باره اقرار موجودات به یگانگی خداوند اختصاص یافته است. از آن مورد اقرار مشرگان به یگانگی خداوند است. ۱ - اقرار مشرکانمشرکان به توحید در خالقیت، پس از تذکر و پرسش اعتراف نمودند. ولـئن سالتهم من خلق السمـوت والارض وسخر الشمس والقمر لیقولن الله.. و هر گاه از آنان بپرسی: «چه کسی آسمانها و زمین را آفریده، و خورشید و ماه را مسخر کرده است؟» میگویند: «الله»! پس با این حال چگونه آنان را (از عبادت خدا) منحرف میسازند؟ از این آیات استفاده میشود که مشرکان، به رغم شرک در ربوبیت خدا به اصل خالقیت و پروردگار جهان اعتراف داشتهاند. ولـئن سالتهم من خلق السمـوت والارض لیقولن الله.. و هر گاه از آنان سؤال کنی: «چه کسی آسمانها و زمین را آفریده است؟» مسلما میگویند: «الله»، بگو: «الحمد لله (که خود شما معترفید)! » ولی بیشتر آنان نمیدانند! اولـئک علی هدی من ربهم واولـئک هم المفلحون. آنان بر طریق هدایت از پروردگارشانند، و آنانند رستگاران ولـئن سالتهم من خلق السمـوت والارض لیقولن الله.. و اگر از آنها بپرسی: «چه کسی آسمانها و زمین را آفریده؟» حتما میگویند: «خدا! » ولـئن سالتهم من خلق السمـوت والارض لیقولن خلقهن العزیز العلیم. هر گاه از آنان بپرسی: «چه کسی آسمانها و زمین را آفریده است؟» مسلما میگویند: «خداوند قادر و دانا آنها را آفریده است» ولـئن سالتهم من خلقهم لیقولن الله.. و اگر از آنها بپرسی چه کسی آنان را آفریده، قطعا میگویند: خدا پس چگونه از عبادت او منحرف میشوند؟ در میان مشرکان عرب و غیر عرب کمتر کسی پیدا میشد که بتها را خالق و آفریننده بداند، بلکه آنها بتها را به عنوان وساطت و شفاعت در پیشگاه خدا، و یا به عنوان اینکه سمبل و نشانهای هستند از وجودهای مقدس اولیاء الله، به ضمیمه این بهانه که معبود ما باید موجود محسوسی باشد تا با آن انس بگیریم، پرستش میکردند، لذا هر گاه در باره خالق از آنها سؤال میشد خالق را" الله" معرفی میکردند. قرآن بارها این حقیقت را یادآور میشود که پرستش تنها برای خالق و مدبر این عالم شایسته است، و شما که خالق و مدبر را او میدانید راهی جز این ندارید که عبودیت و الوهیت را نیز مخصوص او بشمرید. لذا در پایان آیه به عنوان ملامت و سرزنش میگوید اکنون که چنین است چگونه از عبادت خدا به سوی غیر او بازگردانده و منحرف میشوند"؟! (فانی یؤفکون). همچنین مشرکان به توحید ربوبی، پس از تنبه و بیدارباش اقرار کردند. واحیط بثمره فاصبح یقلب کفیه علی ما انفق فیها وهی خاویة علی عروشها ویقول یــلیتنی لم اشرک بربی احدا. (به هر حال عذاب الهی فرا رسید،) و تمام میوههای آن نابود شد و او بخاطر هزینههایی که در آن صرف کرده بود، پیوسته دستهای خود را به هم میمالید- در حالی که تمام باغ بر داربستهایش فرو ریخته بود- و میگفت: «ای کاش کسی را همتای پروردگارم قرار نداده بودم! » قل لمن الارض ومن فیها ان کنتم تعلمون• سیقولون لله قل افلا تذکرون• قل من رب السمـوت السبع ورب العرش العظیم• سیقولون لله قل افلا تتقون• قل من بیده ملکوت کل شیء وهو یجیر ولا یجار علیه ان کنتم تعلمون• سیقولون لله قل فانی تسحرون. بگو: «زمین و کسانی که در آن هستند از آن کیست، اگر شما میدانید؟! » • بزودی (در پاسخ تو) میگویند: «همه از آن خداست! » بگو: «آیا متذکر نمیشوید؟! » • بگو: «چه کسی پروردگار آسمانهای هفتگانه، و پروردگار عرش عظیم است؟» • بزودی خواهند گفت: «همه اینها از آن خداست! » بگو: «آیا تقوا پیشه نمیکنید (و از خدا نمیترسید و دست از شرک برنمی دارید)؟! » • بگو: «اگر میدانید، چه کسی حکومت همه موجودات را در دست دارد، و به بی پناهان پناه میدهد، و نیاز به پناه دادن ندارد؟! » خواهند گفت: « (همه اینها) از آن خداست» بگو: «با این حال چگونه میگویید سحر شدهاید (و این سخنان سحر و افسون است)؟! » این جمله پاسخ مشرکین را حکایت میکند، و آن این است که مشرکین اعتراف دارند که زمین و هر که در آن است مملوک خدا است و نمیتوانند از اعتراف به این حقیقت شانه خالی کنند، زیرا ملک حقیقی قائم به غیر علت موجده نیست. و چون وجود معلول قائم به وجود علت است و مستقل از آن نیست، به هیچ وجه از آن بی نیاز نیست، و علت موجده زمین و هر که در آن است تنها خدا است، حتی وثنی مسلکها نیز بتها را در این معنا شریک خدا نمیدانند. مشرکان هنگام مشاهده عذاب به توحید اعتراف نمودند. فلما راوا باسنا قالوا ءامنا بالله وحده وکفرنا بما کنا به مشرکین. . هنگامی که عذاب (شدید) ما را دیدند گفتند: «هم اکنون به خداوند یگانه ایمان آوردیم و به معبودهایی که همتای او میشمردیم کافر شدیم! » . . ویوم ینادیهم این شرکاءی قالوا ءاذنـک ما منا من شهید• وضل عنهم ما کانوا یدعون من قبل وظنوا ما لهم من محیص. علم به قیامت (و لحظه وقوع آن) تنها به خدا بازمی گردد هیچ میوهای از غلاف خود خارج نمیشود، و هیچ زنی باردار نمیگردد و وضع حمل نمیکند مگر به علم او و آن روز که آنها را ندا میدهد (و میگوید: ) کجایند شریکانی که برای من میپنداشتید؟! میگویند: « (پروردگارا! ) ما عرضه داشتیم که هیچ گواهی بر گفته خود نداریم! » • و همه معبودانی را که قبلا میخواندند محو و گم میشوند و میدانند هیچ گریزگاهی ندارند! اقرار مشرکان به یگانگی خدا؛ هنگام مشاهده عذاب بی اثر خواهد بود. فلما راوا باسنا قالوا ءامنا بالله وحده وکفرنا بما کنا به مشرکین• فلم یک ینفعهمایمـنهم لما راوا باسنا.. هنگامی که عذاب (شدید) ما را دیدند گفتند: «هم اکنون به خداوند یگانه ایمان آوردیم و به معبودهایی که همتای او میشمردیم کافر شدیم! » • اما هنگامی که عذاب ما را مشاهده کردند، ایمانشان برای آنها سودی نداشت! این سنت خداوند است که همواره در میان بندگانش اجرا شده، و آنجا کافران زیانکار شدند! هنگامی که شدت عذاب ما را دیدند، عذابی که برای ریشه کن کردن آنها نازل شده بود و فرمان قطعی پروردگار را در زمینه نابودیشان به همراه داشت، از کرده خود پشیمان شدند، خود را موجودی ضعیف و ناتوان دیدند و رو به درگاه حق آوردند و فریادشان بلند شد و گفتند: اکنون به خداوند یگانه ایمان آوردیم، و نسبت به معبودهایی که شریک او میشمردیم کافر شدیم"! (فلما راوا باسنا قالوا آمنا بالله وحده و کفرنا بما کنا به مشرکین). " اما هنگامی که عذاب ما را مشاهده کردند ایمان آنها به حالشان سودی نداشت" (فلم یک ینفعهم ایمانهم لما راوا باسنا). چرا که به هنگام نزول" عذاب استیصال" درهای توبه بسته میشود، و اصولا اینگونه ایمان اضطراری فایده ایمان اختیاری را نمیتواند داشته باشد، و زائیده آن شرائط فوق العاده است، به همین دلیل هر گاه طوفان بلا فرو بنشیند راه گذشته خود را از سر میگیرند. و نیز به همین دلیل ایمان فرعون به هنگامی که در میان امواج نیل افتاد پذیرفته نشد. ۲ - پانویس۳ - منبعمرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۹، ص۱۲۲، برگرفته از مقاله «اقرار مشرکان به توحید» |